ضدفراماسونری و صهیون
ضدفراماسونری و صهیون

خداوند کریم در قرآن می فرماید ما شمارا از شعوبات مختلف و نژادهای گوناگون قراردادیم و بعضی را بر بعضی دیگر برتری دادیم، در صورتی که اگر می خواستیم همه را در آفرینش یکسان خلق می کردیم...

پرچمدار حکومت بدی در جهان یعنی آمریکا در دهه 90 میلادی شعار

' New World Order '

سر می دهد، یعنی همه جهان زیر یک پرچم. و در دهه بعد می آید و می گوید: مردم جهان! شما یا با ما هستند یا برعلیه ما! یعنی چیزی این میانه وجود ندارد یعنی اینکه ما خوب مطلقیم! خب اینها به چه معناست.

 وقتیکه آمریکا نزدیک به دو دهه است که پس از فروپاشی کمونیسم سعی می کند جهان را به زیر یک پرچم ببرد. این نظم نوین جهانی یعنی چه؟

یعنی این که ما ابتداء مقدمات کار را فراهم کنیم و همه دنیا را با پرچم واحد، پول واحد ، حکومت واحد،دین واحد، قانون واحد و همه چیز واحد مهیا و آماده کنیم و سپس حاکمیت آن را به اربابمان، شیطان ملعون تفویض نماییم!!! حتماً می پرسید چرا و به چه دلیل ؟ چون اداره کردن و کنترل یک جامعه واحد و حکومت بر آنها بسیار ساده تر ازحکومت بر شعوبات مختلف آنهاست! (لازم به ذکر است که برای تشکیل حکومت بدی و سیاهی می بایست که شرایط آنهم مهیا باشد و گرنه شیطان از روز ازل هم شدیداً علاقه داشت که فرزندان حضرت آدم علیه السلام را زیر بال و پر خود بگیرد!!!!)

حکومت و پادشاهی شیطان، چکی که سالها برگشت می شد!!!

در اینجا می خواهم برای شما مثالی بزنم:

فرض کنید شخصی بخشی از طلب خود را بصورت چک دریافت کرده است ولی هربار که برای نقد کردن آن به بانک می رود حساب مزبور خالیست و چک وصول نمی شود. و متصدی بانک هربار به شخص صاحب چک می گوید: " شما باید مدتی صبر کنید، فعلاً موجودی حساب کافی نمی باشد." اما بالاخره یک روز فرا می رسد که موجودی این حساب پر شده و این چک پاس می شود. صاحب چک وقتی به بانک مراجعه می کند، متصدی بانک به او می گوید که امروز موجودی این حساب کافی است و شما می توانید چک خود را وصول نمائید. مثل پادشاهی شیطان،مثل همان چکی است که مدتهای زیادی برگشت می شد. برای اینکه موجودی گناه بندگان کافی نبود! اما امروزه به نظر می رسد که موجودی کافیست و شیطان برای وصول آخرین برگ چک از مطالباتش در راه بانک است!

فراموش نکنید که برای استقرار حکومت بدی و تاریکی، استعداد و قابلیت جامعه جهانی حتماً لازم است و جامعه جهانی هیچ گاه در طول تاریخ به مانند این دوره آخرالزمان مستعد پذیرائی از دولت شیاطین نبوده است.

شما هم اینک به جهان نگاه کنید.آیا به نظر شما جهان امروز قابلیت و استعداد پذیرش حکومت شیطان را ندارد؟

کتاب " امام مهدی از تولد تا ظهور" نوشته فقید سعید "سید محمدکاظم قزوینی" است که شاید نزدیک به 15 سال قبل نگاشته شده است. شما لطفاً به بخشی از این کتاب که در توصیف جامعه فاسد جهانیست توجه کنید:


اینک خود می‌نگریم که بسیاری از مسلمانان نماز نمی‌خوانند؛ بسیاری روزه نمی‌گیرند و حقوق مالی خویش را نمی‌پردازند.در بسیاری از کشورهای اسلامی، ضد ارزش‌ها فراوان و حرام‌ خدا حلال و مباح شمرده می‌شود و جرائم و جنایات مجاز اعلام می‌گردد. آیا شما خواننده‌ عزیز! کشوری از دنیای اسلام یا دیگر کشورها را می‌شناسی که در آن سرقت و تجاوز به اموال دیگران یافت نشود؟

ما خود در مراسم حج در کنار حرم امن الهی شاهد بوده‌ایم که پول زائران به سرقت رفته است، برخی حتی قرآن ها را از مساجد و مراکز عبادی می‌برند و به بهای اندکی می‌فروشند. در جهان اسلام، مشروبات حرام تولید می‌شود و با کمال جرأت و آزادی کامل از کشورهای غیر اسلامی نیز وارد می‌گردد و به طور علنی فروخته و مصرف می‌شود … بی‌عفتی و فحشا، سوگمندانه از پدیده‌های شوم این روزگار است، آفت برهنگی و بلای بی بند و باری با عنوان دروغین رهایی از قید و بند و افکار کهنه و نشان تمدن، دامنگیر جامعه‌ها شده است. رباخواری و مکیدن خون توده‌های دربند جزء گسست ناپذیر امور اقتصادی گشته و از واردات گرفته تا صادرات و تجارت تا بازار ریشه دوانیده و بانک‌ها با پوشش قانونی، سالانه صدها میلیون … بهره بانکی می‌گیرند و در کنار این شبکه‌های رسمی رباخواری،دیگر از کسانی که حرفه و کارشان رباخواری و گوشت و پوستشان از رباست، مگو و مپرس. کشورهای مسلمان انواع گوشت‌های یخ زده و کنسرو و بسته‌بندی شده را از کشورهای بیگانه، وارد می‌کنند و مسلمانان با آگاهی به حرمت آنها،همه را مصرف می‌کنند. رسواتر و فاجعه بارتر اینکه: در کشورهای اسلامی بسیاری به نارواگویی و اهانت به مقدسات دینی و مذهبی عادت کرده و گاه به گونه‌ای با ارزش‌های والای مذهبی برخورد می‌شود که انسان از بیان آن شرمنده شده و پیشانی از تصور آن سرخ می‌گردد. احزاب و سازمانهای منحرف آشکار و نهان،جهان اسلام را به اشغال درآورده و نسل جوان را به پرتگاه سقوط، سوق داده و مقدّسات و ارزشهای ما را به باد استهزاء گرفته‌اند. و علاوه بر آنچه اشاره رفت، میلیون‌ها گناه، معصیت، جنایت و جرمی که به تدریج به صورت پدیده‌های ناچیز و بی‌اهمیت درآمده، در میان مسلمانان رواج یافته است به گونه‌ای که هیچ گناه و معصیتی را نمی‌توان یافت جز اینکه برخی از مسلمانان بدان آلوده‌اند. در میان ملل غیر مسلمان وضعیت غمبارتر است.آنان گویی همه گناهان و معاصی را بر اساس فلسفه زندگی و مذهب خویش روا شناخته‌اند و کار به جایی رسیده است که از مرزهای انسانی تجاوز نموده و به مخالفت با فطرت و طبیعت انسانی برخاسته‌اند.در بیشتر کشورها عربی و شرق آسیا،باشگاههای برهنگان دائر است و مردان، زنان و کودکان، لخت مادرزاد، درست بسان حیوانات که ذره‌ای مفهوم حیا و عفت را درنمی‌یابند، وارد می‌گردند.در مراکز رقص، کاباره‌ها و … دختران جوان، برهنه و عریان در برابر هزاران چشم حریص و تماشاگر، می‌رقصند و میلیون‌ها نفر بدین مراکز تباهی و رسوایی رفت و آمد می‌کنند و با آن پیکرهای برهنه، تفریح می‌کنند.

آری! خواننده گرامی! اینها تنها عناوین کلّی گناهان و جنایاتی است که سوگمندانه موج آن جامعه‌های اسلامی و غیراسلامی را دربرگرفته است، آفتهایی که موازین اخلاقی، معیارهای عقیدتی و ارزش‌های والای آسمانی و انسانی، آنها را دور ریخته و از آنها بیزاری جسته است. آری! اینها تازه نمونه‌هایی از جنایات و آفتها و پلیدیهاست، شما خواننده گرامی! می‌توانید با مراجعه به معلومات خویش و با مطالعه مجلات و روزنامه‌ها، با هزاران قتل و غارت، آدم ربایی و غصب حقوق دیگران، تجاوزکاری و زورگویی و انواع ظلم و ستم و خودکامگی و... که بشریت با آن دست به گریبان است، روبرو گردی
این توصیفیست از دو دهه قبل این جهان، وای به حال امروز ما.

بعضی ها  می گویند ،چه گناهی؟چه فسادی؟چه کشکی؟ چه دوغی؟

حق دارید که چنین بگوئید.ما آنچنان درگناه غرقه شده ایم که کثافت آن را نمی بینیم و متوجه نمی شویم. قبح و زشتی گناه برای ما ریخته و از بین رفته ،چون گناه برای ما ملکه شده!

  مثالی بزنم:_

زمانی نه چندان دور در همین تهران منازل 2 کلون (یا دق الباب) داشت.یکی مخصوص بانوان و دیگری مخصوص آقایان.برای اینکه مردم علاقمندبودند تا حدامکان از ارتباط غیرضروری با نامحرم پرهیز کنند.و جالب اینکه این مسئله یک ارزش به حساب می آمد و انتخابش از سر رضایت بود و نه بالاجبار.

ما سالهاست که به بهانه تجدد،تمدن و پیشرفت، تحت لوای شیطان،بسوی او پیش می رویم و روز به روز از انجام دستورات و واجبات الهی فاصله می گیریم و دورتر و دورتر می شویم تا جائیکه امروزه دیگر احکام الهی و انجام واجبات و اوامر خدا را به احکامی منسوخ و قدیمی تعبیر می کنیم.و تو گوئی پروردگار ما این دستورات را فقط برای دیروز بشریت صادر کرده است و نه امروز آنها!

آیا حقیقتاً این جامعه مهیا و آماده پذیرائی از شیطان نیست؟

و تو گوئی می شنوم که ابلیس ملعون می گوید:

"پدرم درآمد تا این جهان به وضع امروز درآید"



نظرات شما عزیزان:

saeed
ساعت20:38---10 مهر 1391
دوست من سلام...
آفرین...
مطالب خوب و به جایی نوشتی
امیدوارم به کارت ادامه بدی و دلسرد نشی چون تو این دوره و زمونه که همه گوشها و چشمها پر شده از صداها و نماهای شیطان این مطالب کمتر برای افراد باور کردنی شده ...
اما با قدرت به کارت ادامه بده و پا پس نزار
امیدوارم موفق باشی...


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






نوشته شده در تاريخ یک شنبه 9 مهر 1391برچسب:, توسط LRN